بتن (اجزای تشکیل دهنده، ویژگیها، طرح مخلوط، انواع، آزمایشها)
بخش ۲۷: سنگدانه (قسمت هفتم: مقاومت و خواص مکانیکی سنگدانه)
مقاومت سنگدانه
مسلما مقاومت فشاری بتن نمیتواند بهمیزان قابل توجهی از مقاومت بخش عمدهای از سنگدانههای آن، تجاوز نماید، گرچه تعیین مقاومت ذرات سنگدانه بهصورت جداگانه بهسهولت امکانپذیر نیست. در واقع آزمایش مقاومت خردشدگی ذرات سنگدانه بهتنهایی مشکل است و اطلاعات لازم را معمولا باید از آزمایشهای غیرمستقیم مانند عدد خردشدگی انبوه سنگدانه، نیروی لازم برای متراکم کردن انبوه سنگدانه و عملکرد سنگدانه در بتن بهدست آورد.
یعنی عملکرد سنگدانه در بتن به این صورت است که ابتدا با سنگدانهای با مقاومت مشخص، مقاومت بتن را بهدست میآورند و سپس سنگدانه مورد آزمون را در همان مخلوط بهکار میبرند و مقاومت بتن حاصله را تعیین میکنند. اگر سنگدانههای مورد آزمایش سبب ایجاد مقاومت فشاری کمتری در بتن گردند و بهویژه اگر پس از خرد شدن آزمونه بتن، تعداد زیادی از سنگدانهها شکسته شده باشند، در اینصورت مقاومت سنگدانهها کمتر از مقاومت فشاری اسمی مخلوط بتن ساخته شده با این سنگدانه خواهد بود. واضح است که این نوع سنگدانهها را فقط میتوان در بتنهای با مقاومت کمتر بهکار برد. برای مثال در مورد سنگ لاتریت (Laterite) که در آفریقا، جنوب آسیا و آمریکای جنوبی بسیار فراوان است و بهندرت میتوان با آن بتنی با مقاومت بیش از Mpa۱۰ تولید نمود، این موضوع کاملا صادق است.
عدم کفایت مقاومت سنگدانهها معرف حالت محدودکننده میباشد، زیرا خواص سنگدانهها بر مقاومت بتن (حتی وقتیکه سنگدانهها بهخودیخود قدرت کافی دارند تا بهصورت زودرس شکسته نشوند) تاثیر خواهد داشت. اگر بتنهای ساخته شده با سنگدانههای مختلف با یکدیگر مقایسه شوند، میتوان ملاحظه نمود که تاثیر سنگدانه بر مقاومت بتن با نسبتهای مخلوط مختلف از لحاظ کیفی یکسان است و صرفنظر از اینکه بتن در فشار و یا کشش مورد آزمایش قرار گیرد، این تاثیر ثابت خواهد بود. امکان دارد که تاثیر سنگدانهها بر مقاومت بتن نه تنها ناشی از مقاومت مکانیکی آنها باشد، بلکه ممکن است تا حد قابل ملاحظهای به جذب آب و خصوصیات چسبندگی سنگدانهها نیز بستگی داشته باشد.
بهطور کلی، مقاومت و مدول ارتجاعی سنگدانهها به ترکیبات، بافت و ساختار آنها بستگی دارد. بنابراین مقاومت کم سنگدانهها ممکن است ناشی از ضعیف بودن ذرات تشکیلدهنده آنها باشد و یا اینکه ممکن است ذرات مقاومت کافی داشته باشند ولی خوب در کنار یکدیگر قرار نگرفته و بههم نچسبیده باشند.
مدول ارتجاعی سنگدانهها بهندرت تعیین میشود، اما به هر حال، این مدول، بیاهمیت نمیباشد؛ زیرا بهطور کلی، هرچه مدول ارتجاعی سنگدانهها بیشتر باشد مدول بتن نیز زیادتر خواهد شد، اما مدول بتن به عوامل دیگری نیز بستگی دارد. مدول ارتجاعی سنگدانهها همچنین بر میزان خزش و جمعشدگی بتن، تاثیر خواهد داشت (که در مباحث آتی به آن پرداخته میشود). ناسازگاری فاحش بین مدولهای ارتجاعی سنگدانهها و خمیر سیمان هیدراته بهطور نامطلوبی سبب افزایش ترکهای مویینه در فصل مشترک خمیر و سنگدانه میگردد.
مقدار مقاومت خردشدگی سنگدانههای عالی در حدود MPa۲۰۰ میباشد، اما مقاومت بسیاری از سنگدانههای خوب تا حد MPa۸۰ میباشد. یکی از بیشترین مقادیری که به ثبت رسیده است برابر MPa۵۳۰ میباشد که متعلق به نوعی کوارتزیت است. مقادیر مربوط به سنگهای دیگر در جدول زیر داده شدهاند. لازم به تذکر است که مقاومت لازم برای سنگدانهها بهمیزان قابل توجهی بیشتر از حدود مقاومتهای معمولی بتن میباشد؛ زیرا تنشهای واقعی ایجاد شده در فصل مشترک هر یک از ذرات در داخل بتن ممکن است خیلی بیش از تنش فشاری اسمی اعمالشده باشد.
از طرف دیگر، آن دسته از سنگدانهها که مقاومت و مدول ارتجاعی آنها متوسط یا کم است، میتوانند بهلحاظ حفظ یکپارچگی بتن با ارزش باشند. وقتیکه سنگدانهها تراکمپذیر باشند، تغییرات حجمی بتن (ناشی از دلایل رطوبتی یا گرمایی)، منجر به تنش کمتری در خمیر سیمان هیدراته خواهد شد. بنابراین تراکمپذیری سنگدانهها از فشار داخلی خواهد کاست، در حالیکه ممکن است سنگدانههای سخت و صلب، سبب ترک برداشتن خمیر سیمانی که آنها را احاطه نموده است، گردند.
میتوان گفت که هیچگونه رابطه کلی بین مقاومت و مدول ارتجاعی سنگدانههای مختلف وجود ندارد. برای مثال نتایج نشان دادهاند که مدول ارتجاعی بعضی از گرانیتها برابر GPa۴۵ و بعضی از گابروها و دیابازها برابر GPa۵/۸۵ میباشد. مقاومت کلیه این سنگها در محدوده بین ۱۴۵ و MPa۱۷۰ قرار میگیرد. مقادیر بیشتر از GPa۱۶۰ نیز برای مدول ارتجاعی برخی سنگدانهها گزارش شده است.
در گذشته آزمایشی برای سنجش مقاومت فشاری مغزههای تهیه شده از سنگ تجویز میشد. به هر حال، نتایج چنین آزمایشهایی تحت تاثیر وجود صفحههای ضعیف سنگ قرار میگیرد، اما تاثیر این صفحههای ضعیف پس از خرد شدن سنگ در اندازههایی که قابل مصرف در بتن باشند، ممکن است حائز اهمیت نباشد. در حقیقت آزمایش مقاومت خردشدگی، بهجای آنکه سنجشی از کیفیت سنگدانه مصرفی در بتن باشد، کیفیت سنگ مادر را میسنجد و بههمین دلیل امروزه از این آزمایش بهندرت استفاده میشود.
گاه مقاومت آزمونهای از سنگ مرطوب در کنار آزمونهای از سنگ خشک نیز تعیین میگردد. نسبت مقاومت مرطوب به خشک، سنجشی از قابلیت نرمشدن سنگ است، و وقتیکه این نسبت کم باشد، میتوان به کمدوامی سنگ مظنون شد.
در استاندارد BS 812-110 و EN 1097-2، آزمایشی برای تعیین خواص خرد شدن مجموعه سنگدانهها وجود دارد که آزمایش عدد (ارزش) خرد شدن نامیده میشود و مقاومت در برابر پودر شدن و خرد شدن را میسنجد. عدد خرد شدن سنگدانههایی که عملکرد ناشناخته دارند، بهویژه وقتی مظنون به داشتن مقاومت کم باشند، راهنمای مفیدی خواهد بود. هیچگونه رابطه فیزیکی مشخصی بین ضریب خرد شدن و مقاومت فشاری وجود ندارد، اما نتایج این دو آزمایش معمولا در توافق با یکدیگرند.
مصالحی که در آزمایش عدد خرد شدن مصرف میشوند باید از الک mm۰/۱۴ ( اینچ) بگذرند و بر روی الک mm۰/۱۰ ( اینچ) باقی بمانند. ولی وقتیکه این اندازه از سنگدانهها در دسترس نباشد، ممکن است اندازههای دیگری از آنها بهکار رود، اما بهطور کلی، ذراتی که اندازه آنها از حد استاندارد بزرگتر باشد، در آزمایش عدد خرد شدن نتیجه بیشتری از خود نشان میدهند، و ذرات کوچکتر از استاندارد وقتی همان سنگدانهها و با اندازه استاندارد بهکار برده میشوند، نتیجه کمتری بهدست میدهند. نمونه مورد آزمایش باید بهمدت ۴ ساعت در گرمچال با دمای ۱۰۰ تا °C۱۱۰ خشک شود و سپس در قالب استوانهای ریخته و به روش توصیه شده کوبیده شود. پیستونی بر بالای سنگدانهها قرار میگیرد، کل مجموعه در دستگاه آزمایش فشار قرار داده میشود و بار kN۴۰۰ (۴۰ تن) با تنش معادل MPa۱/۲۲ بر روی سطح کل پیستون وارد میآید. بار باید بهتدریج و در طولزمان ده دقیقه وارد آید. پس از برداشتن بار از روی پیستون، سنگدانهها از قالب خارج میگردند و در حالتیکه اندازه دانههای نمونه در حد استاندارد ۰/۱۴ تا mm۰/۱۰ ( تا اینچ) باشد از الک mm۳۶/۲ (شماره ۸) عبور داده میشوند. برای سنگدانههای حاوی سایر اندازهها، اندازه الکهای لازم در استاندارد تجویز شده است. نسبت جرم موادی که از الک کوچکتر میگذرند به جرم کل نمونه را عدد خرد شدن مینامند. کوششهایی برای ابداع آزمایشی برای سبکدانهها، مشابه آزمایش عدد خرد شدن که در بالا توضیح داده شده، به عمل آمده است اما هیچ آزمایشی استاندارد نشده است.
آزمایش عدد خرد شدن نسبت به تغییرات مقاومت مصالح ضعیفتر (یعنی با عدد خرد شدن حدود بیش از ۲۵) حساسیت کافی را ندارد؛ علت این امر آن است که پس از خرد شدن و قبل از وارد آمدن بار کامل kN۴۰۰ (۴۰تن) ذرات ضعیفتر متراکم میشوند و بنابراین مقدار خرد شدن در خلال مراحل بعدی آزمایش کاهش مییابد. بهطور مشابه ذرات متورق عدد خرد شدن را افزایش میدهند. به این دلایل، آزمایش عدد ده درصد ریز ابداع شده و در استاندارد BS 812-111 و EN 1097-2 آمده است. در این آزمایش، دستگاه استاندارد آزمایش عدد خرد شدن بهکار گرفته میشود تا بار لازم جهت ایجاد ۱۰ درصد ریز، از ذراتی که اندازه آنها بین ۰/۱۴ تا mm۰/۱۰ ( تا اینچ) است و در استوانه متراکم شدهاند، تعیین گردد. این کمّیت را با افزودن تدریجی بار بر روی پیستون تا اینکه ظرف ده دقیقه، نفوذی در حدود مقادیر زیر داشته باشد، بهدست میآورند.
mm۱۵ برای سنگدانههای گردگوشه
mm۲۰ برای سنگدانههای شکسته
mm۲۴ برای سنگدانههای متخلخل (مانند شیل (شیست رسی) منبسطشده و یا سرباره پفکرده)
مقادیر نفوذ باید منجر به ۵/۷ تا ۵/۱۲ درصد مواد ریز گذشته از الک mm۳۶/۲ (شماره ۸) گردد. اگر y برابر درصد واقعی مواد ریز که در اثر حداکثر بار x تن ایجاد شده است، باشد، در اینصورت بار لازم برای ایجاد ده درصد ریز از رابطه ۱۴x/(y+4) بهدست میآید.
لازم به ذکر است که در این آزمایش بر خلاف آزمایش استاندارد شده عدد خرد شدن، نتیجه عددی زیادتر، معرف مقاومت بیشتر سنگدانهها میباشد. استاندارد BS 882 حداقل مقدار ۱۰ درصد ریز را kN۱۵۰ (۱۵تن) برای مصرف در کفهای قوی، و kN۱۰۰ (۱۰تن) برای بتنهایی که در معرض سایش قرار دارند، و kN۵۰ (۵تن) برای وقتیکه در سایر بتنها مصرف میشود، تجویز نموده است.
برای سنگدانههای قوی، آزمایش «عدد ده درصد ریز» رابطه نسبتا خوبی را با آزمایش استاندارد «عدد خرد شدن» نشان میدهد، در حالیکه برای سنگدانههای ضعیفتر آزمایش عدد ده درصد ریز حساستر میباشد و تصویر حقیقیتری از تفاوت بین سنگدانههای کم و بیش ضعیف را ایجاد مینماید. بههمین دلیل، این آزمایش برای ارزیابی سبکدانهها بهکار میرود، اما هیچگونه رابطه سادهای بین نتیجه این آزمایش و حد فوقانی مقاومت بتن ساخته شده با سنگدانههای مورد آزمایش وجود ندارد.
سایر خواص مکانیکی سنگدانه
چندین خاصیت مکانیکی سنگدانهها بهویژه در مواردیکه این مواد در ساخت رویه بتنی راه مصرف میشوند و یا در معرض سایش زیاد قرار میگیرند، مورد توجه میباشد.
اولین خاصیت، طاقت (Toughness) میباشد که بهصورت مقاومت نمونهای از سنگ در برابر گسیختگی ناشی از ضربه تعریف شده است. اگرچه این آزمایش اثرات نامطلوب هوازدگی سنگها را مشخص میکند، اما متداول نمیباشد.
همچنین میتوان عدد (ارزش) ضربهای توده سنگدانهها را بهدست آورد و مقدار طاقت بهدست آمده به این طریق با عدد خرد شدن مرتبط است و در حقیقت میتواند بهعنوان آزمایش جایگزین بهکار گرفته شود. اندازه دانههای مورد آزمایش با اندازههای مربوط به آزمایش عدد خرد شدن یکسان است. مقادیر مجاز ذرات گذشته از الک mm۳۶/۲ (شماره ۸ ASTM) نیز یکسانند. ضربه توسط چکش استاندارد (به جرم ۵/۱۳ کیلوگرم و ارتفاع سقوط ۳۸ سانتیمتر) که تحت اثر وزن خود ۱۵ بار بر روی سنگدانهها، مشابه حالتیکه در اثر فشار پیستون در آزمایش عدد خرد شدن ایجاد میگردد، وارد خواهد شد. مشروحکامل این آزمایش در استاندارد BS 812-112 و EN 1097-2 داده شده است و استاندارد BS 882 مقادیر حداکثر زیر را تجویز نموده است.
۲۵ درصد برای سنگدانههایی که در بتن کف قوی بهکار میروند.
۳۰ درصد برای سنگدانههای بتنی که در معرض سایش قرار خواهد گرفت.
۴۵ درصد برای سنگدانههایی که در سایر بتنها مصرف شوند.
این مقادیر میتوانند راهنمای مفیدی باشند، اما واضح است برقراری رابطه مستقیم بین عدد خرد شدن و عملکرد سنگدانهها در بتن، یا مقاومت بتن امکانپذیر نمیباشد.
یک امتیاز آزمایش عدد ضربهای آن است که با اصلاحاتی (مانند سنجش حجمی بهجای جرمی) میتوان آن را در کارگاه انجام داد. به هر حال، ممکن است این آزمایش بهعنوان ضابطه پذیرش، مناسب نباشد.
علاوه بر مقاومت و طاقت، سختی و یا مقاومت در برابر سایش نیز یک خاصیت مهم بتن در رویه جادهها و کفهایی که در معرض تردد زیاد قرار میگیرند، میباشد. در این رابطه چندین آزمایش وجود دارد، زیرا فرسایش را میتوان در اثر ساییدن یک جسم خارجی بر روی سنگ تحت آزمایش و یا در اثر اصطکاک ذرات سنگی نسبت به یکدیگر، ایجاد نمود.
قابل ذکر است که برخی سنگهای آهکی، سایشپذیر هستند و مصرف آنها در بتن رویه جادهها منوط به آزمایش سایش میباشد. از سایر جنبهها، بسیاری از سنگدانههایآهکی، حتی وقتی متخلخل باشند، بتن رضایتبخشی تولید مینمایند.
امروزه سایش آزمونههای سنگ تعیین نمیگردد و همگام با آزمایش توده سنگدانهها، آزمایش عدد سایش بر روی ذرات سنگدانهها در استاندارد BS 812-113 تجویز شده است. ذرات سنگدانهها با اندازه ۰/۱۴ تا mm ۰/۱۰، پساز خارجنمودن دانههای پولکی آنها در داخل لایهای از صمغ قرار داده میشوند. نمونه در یک دستگاه سایش استاندارد که چرخ سایش آن ۵۰۰ دور چرخانیده میشود و بر روی آن ماسه Leighton Buzzard با آهنگ توصیه شدهای بهطور مداوم ریخته میشود، مورد آزمایش قرار میگیرد. «عدد سایش» سنگدانهها بر حسب درصد افت جرمی در اثر سایش تعریف میشود، بهنحویکه مقدار زیاد این کمّیت، معرف مقاومت کم در برابر سایش خواهد بود. استاندارد BS 812-113 با استاندارد اروپایی EN 1097-1، جایگزین شده است. این استاندارد روش بهدست آوردن آنچه را که ضریب میکرو دوال (Micro Deval) نامیده میشود، توصیف میکند؛ که خود سنجشی برای سایش سنگدانههای بین ۱۰ تا mm۱۴ میباشد (که از اصطکاک بین آن ذرات و گلولههای ساینده موجود در یک بشکه گردنده، تولید میشود). این ضریب معرف افت درصد جرمی برای ذراتی است که اندازه آنها تا حد کمتر از mm۶/۱ کاهش یافته است. استانداردهای ASTM D6928، ASTM D7428، و ISIRI 14874-1 نیز مقاومت سایشی سمگدانه به روش میکرو دوال را شرح دادهاند.
آزمایش فرسایش اصطکاکی (Deval) نیز سنگدانهها را بهصورت تودهای مورد آزمایش قرار میدهد. از معایب این آزمایش آن است که اختلاف عددی کمی را بین سنگدانههایی که بسیار متفاوتند، بهدست میدهد. این آزمایش از دهه ۷۰ میلادی از دستورهای استاندارد خارج شده است.
یک آزمایش آمریکایی که اصطکاک و سایش را در هم ادغام نموده است، آزمایش لسآنجلس (Los Angeles) میباشد که غالبا در کشورهای دیگر نیز مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا نتایج آن نه تنها رابطه خوبی با سایش واقعی سنگدانههایی که در بتن مصرف شدهاند را نشان میدهد، بلکه با مقاومتهای فشاری و خمشی بتن ساختهشده با سنگدانههای معین نیز رابطه دارد. در این آزمایش، سنگدانههای با دانهبندی مشخصشدهای را داخل استوانهای که بهصورت افقی روی پایههای دستگاه سوار شده و در داخل آن طبقهای تعبیه گردیده است، میریزند. تعدادی گلوله فولادی را نیز داخل استوانه ریخته و به تعداد دور مشخصشدهای گردانده میشود (۵ کیلوگرم سنگدانه، ۵۰۰ دور در استاندارد ASTM C131 با ۶ تا ۱۲ گلوله برحسب روش کار، و ۱۰ کیلوگرم سنگدانه با ۱۰۰۰ دور در ASTM C535 با ۱۲ گلوله چرخانده میشود). در هم غلتیدن و سقوط سنگدانهها و گلولهها باعث سایش و اصطکاک سطحی سنگدانهها میگردد و مقدار آن را بههمان روش آزمایش سایش میسنجند.
آزمایش لسآنجلس را میتوان بر روی سنگدانههایی با اندازههای متفاوت انجام داد، که با جرم مناسبی از نمونه و گلولههای فولادی و همچنین با تعداد دورهای مناسب استوانه مقداری سایش ایجاد میگردد. مقادیر فوق در استاندارد ASTM C131 و ASTM C535، ISIRI 448 و ISIRI 8447، و EN 1097-2 داده شدهاند. به هر حال، آزمایش لسآنجلس برای ارزیابی سنگدانههای ریزی که در اثر مخلوط نمودن طولانی ساییده میشوند، خیلی مناسب نمیباشد. احتمالا سنگدانههای ریز آهکی یکی از متداولترین نوع مصالح میباشند که این نوع از هم پاشیدن در آنها اتفاق میافتد. به این دلیل، سنگدانههای ریز شناخته نشده را باید علاوه بر آزمایشهای استاندارد در معرض یک آزمایش سایش در حالت مرطوب نیز قرار داد تا مقدار دانههای تولید شده کوچکتر از μm۷۵ (الک شماره ۲۰۰) آن مشخص شود. درجهای که تا آن حد سنگدانههای ریز میتوانند در دستگاه مخلوطکن از هم پاشیده شوند، طبق روش ASTM C1137 تعیین میگردد. این استاندارد در سال ۲۰۱۱ باطل اعلام شده است.
جدول زیر، مقادیر میانگین مقاومت خرد شدن، عدد خرد شدن سنگدانه، سایش، ضربه و فرسایش اصطکاکی را برای گروههای مختلف سنگ که در استاندارد BS 812-1 توصیف شدهاند را نشان میدهد. لازم به ذکر است که مقادیر مربوط به هورنفلسها و شیستها فقط بر اساس چند آزمونه تهیه شدهاند و شاید بهدلیل آنکه فقط آزمونههای با کیفیت خوب مورد آزمایش قرار گرفتهاند، این گروه سنگی بهتر از آنچه در واقع هستند، بهنظر میرسند. بهطور کلی، این سنگها برای مصرف در بتن مناسب نمیباشند. بهدلیل مشابه، نرمآهک (Chalk) در گروه سنگهای آهکی گنجانده نشده است زیرا بهطور کلی، برای مصرف در بتن مناسب نمیباشد.
از نظر مقاومت خرد شدن، عملکرد سنگ بازالت بسیار متغیر است. مقاومت بازالتهای جدید که اولیوین کمی دارند به حدود MPa۴۰۰ میرسد ولی در نقطه مقابل ممکن است بازالت تجزیهشده مقاومتی بیش از MPa۱۰۰ نداشته باشد. سنگهای آهک و پرفیری تغییرات خیلی کمتری در مقاومت از خود بروز میدهند. در بریتانیا رویهم رفته سنگ پرفیری عملکرد خوبی داشته است (تا حدی بهتر از گرانیتها که تمایل به متغیر بودن دارند).
نشانهای از دقت نتایج آزمایشهای مختلف در جدول زیر داده شده است که در آن تعداد نمونههایی را که لازم است آزمایش نمود تا با احتمال ۹۰% اطمینان حاصل کرد که مقدار متوسط برای نمونهها در محدودههای ۳± و همچنین ۱۰± درصد متوسط حقیقی واقع شوند، داده شدهاند (برای استناد به دقت آزمایشها، به متن استاندارد مربوط مراجعه شود). عدد خرد شدن سنگدانهها بهویژه ثابت و یکنواخت بهنظر میرسد. از طرف دیگر پراکندگی بیشتری در نتایج آزمونههای آماده شده، در مقایسه با آزمونههای انبوه یا تودهای مشاهده میشود که البته انتظار آن را میتوان داشت. گرچه آزمایشهای توصیف شده مختلف نشانهای از کیفیت سنگدانهها میباشد، نمیتوان از خواص سنگدانهها، استعداد رشد مقاومت بتن ساخته شده با آنها را تخمین زد، و در حقیقت هنوز نمیتوان از خواص فیزیکی سنگدانهها خواص بتن ساخته شده با آنها را تعیین نمود.